یک شعر قدیمی!
 

داشتم اتاق درهم برهمم را به رسم همیشه ی پایان امتحانات تمیز میکردم که چشمم خورد به یک شعر تقریبا قدیمی ام نقص هاش را بر من ببخشایید:

توقعی که زمن داری بی شک آسان نیست

که بگذرم  ز گناهت ؟؟ نه ! در توانم نیست 

مرا ببخش که فهمیدم ان که قدرت داشت:

بازبشکند قلب ی ساده را-پشیمان نیست

برای این دل خسته حدیث و آیه نخوان.....

در این زمانه دگر بخشش از بزرگان نیست

مدام اینکه ببخشید و خوب- من اخر.....

بهانه ها که شمردی دلیل و برهان نیست!

چگونه باور - من شد که دوستم داری؟؟؟

کسی به قدرمن این روزها پشیمان نیست!

خدا مرا به عشق امتحان کشید ومن دیدم:

کسی به قدر من این روزها شکیبا نیست!

مدام وعده ی فردا. مدام قول و قرار......

کسی به سادگی من این طرف ها نیست

ولی خوشم که دلم با تمام این اوصاف....

شبیه هیچ دلی نه! شبیه آن ها نیست!!!

 

  *......

*-اسم های پیشنهادی برای این شعر را مشتاقانه میشنویم!!!!

*-راز عزیز ممنون که درتمام این مدت حضور داشتیو تنهام نذاشتی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, |